حضرت علامه شیخ یاسر الحبیب، سلام علیکم
درباره روایت پیامبری ارسطو چنین فرموده اید :
روایتی که برخی نقل می کنند که " ارسطو پیامبری بود که قومش او را نشناختند " و مشابه این معنی، از طریق ائمه ما صلوات الله علیهم وارد نشده و بلکه جعل برخی از متصوفه و فلاسفه و عرفا و دروغی است که ایشان به رسول الله صلی الله علیه و آله بسته اند و متن داستان سخیفش بر دروغ بودنش شهادت می دهد. روایتی که ادعا شده این است :
عمرو بن عاص از اسکندریه نزد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آمد و حضرت از آنچه او دیده بود از او سوال کردند. گفت : قومی را دیدم که حلقه زده و می نشستند و سخن از مردی می گفتند که به او ارسطو گفته می شد. خدا او را لعنت کند. پیامبر فرمودند : آرام باش ای عمرو ! ارسطو پیامبری بود که قومش او را نشناختند !
( محبوب القلوب، محمد اشکوری، ص 14 )
و روایت چنانچه می بینید از لحاظ سند و متن ساقط است و امارات جعل در آن مشخص است، ضمن اینکه در هیچ یک از مصادر معتبر نیز روایت نشده است.
اکنون سوال ما این است :
این سقوط سندی و متنی که گفته اید کجاست؟
چگونه متن روایت بر دروغ بودنش گواهی می دهد؟ امارات جعل که آن را مشخص دانسته اید کجا می باشند؟
ابوعلی
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على سيدنا محمد وآله الطيبين الطاهرين ولعنة الله على أعدائهم أجمعين
سلام عليكم ورحمة الله وبركاته.
شیخ می فرمایند سقوط این متن واضح است. از لحاظ سند که اصلا سندی ندارد بلکه مرسل است. هیچ مصدر معتبری نیز آن را روایت نکرده بلکه منبعش کتابی از کتب مزخرف عرفانی است. همچنین راوی موثقی نیز ندارد، بلکه روایت از ابن النابغه عمرو بن عاص است !
اما از لحاظ متن نیز عمرو بن عاص لعنه الله سالها بعد از شهادت رسول الله به اسکندریه رفته است نه در زمان آن حضرت. همچنین الفاظ روایت چنانچه اهل خبره می دانند، از احادیث و روایات شریفه کاملا دور می باشد.
جميع الحقوق محفوظة © 1437-2016 هيئة خدام المهدي عليه السلام