2011 / 02 / 15
بسم الله الرحمن الرحیم
شيخ یاسر الحبیب حفظه الله سخنرانی خویش را با طرح سوالاتی پیرامون عایشه آغاز کردند:
آیا مسموم کردن رسول الله و قتل ایشان توسط عایشه را ذکر کنم؟
آیا اذیت کردن حضرت زهراء سلام الله علیها و به گریه انداختن آن بزرگوار توسط عایشه را ذکر کنم؟
آیا از خروجش بر امیرالمومنین علیه السلام و کشته شدن سی هزار مسلمان به سبب این خروج سخن بگویم؟
آیا خوشحالی و شادی اش را بابت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ذکر کنم؟
آیا از سجده شکرش سخن بگویم، آنگاه که شنید علی علیه السلام در محرابش به قتل رسید؟
آیا در مورد این سخن بگویم که او کسی بود که اولین تیر را به جنازه امام حسن علیه السلام انداخت؟
آیا درباره بی حیایی و فسق او که صفحات تاریخ را سیاه نموده سخن بگویم؟
آیا از ولگردی او در راه ها سخن بگویم؟
آیا قضایای رضاع کبیر را ذکر کنم؟
آیا از دروغهایی که به رسول الله بست سخن بگویم، و هزاران حدیثش که رسول خدا را زیر سوال برده و باب مطاعن بر شخصیت مقدس آن حضرت را گشوده است؟
سپس شيخ یاسر الحبیب فرمودند:
آنچه تاریخ از جرائم عایشه پنهان کرده است بسیار بسیار بیشتر است، اما اکنون آنچه مهم است این است که ثابت کنیم عائشه بنت ابی بکر امروز در آتش، بلکه در قعر جهنم است. این شعاری که اینجا می بینید ( عائشه در آتش ) شعاری است مبتنی بر ادله از قرآن و سنت، که از این ادله ما سه دلیل و برهان را برایتان انتخاب کردیم که این ادله برای انسان منصف و هر مسلمانی که به کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه و آله معتقد باشد هیچ مجالی جهت شک و تردید باقی نگذاشته و ثابت می کند که عائشه امروز و در این ساعت در جهنم است.
از این ادله و براهین، دو مورد را از کتب اهل خلاف بیان می کنیم، تا آنها نگویند شما تنها حسب آنچه خود روایت کرده اید جهنمی بودن عائشه را ثابت می کنید، و مورد سوم از کتب و مصادر ما شیعیان است. و ما امروز که عائشه به عذاب و جهنم ابدی منتقل شده است، شاد و خوشحال هستیم و قلب رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام را نیز شاد و مسرور می کنیم.
براهین و دلایل سه گانه جهنمی بودن عائشه از این قرار است:
برهان اول:
از جمله تهمت های عائشه به رسول الله این است که گفته است آن حضرت – صلی الله علیه و آله و سلم – سحر شده بود و شخصی یهودی ایشان را سحر کرد و مسحور بودن حضرت شش روز ادامه داشت. در این مدت رسول خدا خیال می کرد کاری را انجام می دهد در حالی که انجام نمی داد، و خیال می کرد به سراغ همسرانش می آید در حالی که نمی آمد، و عقل ایشان مختل شده بود.
هیچ یک از اهل خلاف نمی توانند این تهمتی که عائشه به پیامبر صلی الله علیه و آله زده را منکر شوند، چرا که این مطلب در صحیحترین کتب و منابع آنها که همان کتابی است که مشهور به " صحیح بخاری " می باشد آمده است.
صفحه 91 جلد چهارم این کتاب را باز کنید، در باب صفت شیطان و لشکریانش، بخاری این روایت را در این باب آورده است چون سحر از شیطان می باشد و ساحر از قدرت های شیطان کمک می گیرد تا شخصی را سحر کند، بنابراین شیطان و لشکریانش توانستند بر رسول الله مسلط شده و ایشان را سحر کنند!
عائشه می گوید: پیغمبر سحر شد، تا جایی که خیال می کرد کاری را انجام می دهد در حالی که انجام نمی داد.
همچنین در جلد هفتم صحیح بخاری ص 29 چنین آمده است:
رسول خدا سحر شد، و تصور می کرد به سراغ همسرانش می آید در حالی که اینطور نبود!
بخاری برای این حدیث تعلیقی از سفیان بن عیینه ( راوی حدیث ) ذکر کرده که می گوید: این از شدیدترین موارد سحر است!
یعنی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، به تصور عائشه، به شدیدترین وجه ممکن سحر شده بود!
ای برادران! ما اینجا به همه مسلمانان ندا می دهیم، چگونه این گمان عائشه را تصدیق می کنید؟
عائشه وقتی ادعا می کند رسول خدا سحر شده است، کلام متناقض با قرآن و همانند قول کفار مشرک را گفته و ثابت می کند که شیطان بر رسول خدا تسلط دارد، زیرا آن حضرت را سحر کرد!
آیا چنین کلامی قابل قبول است؟!
قرآن کریم تسلط شیطان بر مومنی که ایمانش را خالص کرده باشد نفی کرده و محال می داند، چه برسد به سرور مومنین، رسول خدا صلی الله علیه و آله! چنین چیزی قابل قبول نیست.
بنابراین مشاهده می کنیم برخی از علماء اهل خلاف، چنین روایاتی را از عائشه – که روایاتی بسیار در اثبات سحر شدن رسول الله والعیاذبالله نزد خود دارد – نپذیرفته اند، چون قبول این روایات مستلزم ابطال نبوت خواهد بود. چه اینکه شخصی که شیطان بر او مسلط بشود پیامبر خدا نیست، و کسی که یهودیان یا دشمنانش بتوانند او را سحر کنند نمی تواند پیامبر خدا باشد.
خدای متعال درباره شیطان می گوید:
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ، إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ (سوره نحل آيات 99-100).
او ( شيطان ) تسلطى بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مى كنند ندارد.
تنها تسلط او بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده اند و آنها كه نسبت به او شرك مى ورزند.
بنابراین شیطان نمی تواند بر مومنی که ولایت خدا را دارد مسلط شود، بلکه تسلط و قدرتش تنها بر کسانی است که او را به عنوان سرپرست انتخاب کرده اند، مثل اشخاص کافر، گنه کار، منافق، منکر حق و...و اگر بپذیریم که رسول خدا سحر شده است، این به معنای سلطه شیطان بر آن حضرت خواهد بود لذا مومن بودن ایشان به نص قرآن کریم باطل می شود!
عائشه با این روایات خواسته که نبوت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم را باطل کند. آیا این مطلب ساده و بی اهمیتی است؟
خدای متعال در قرآن به پیامبرش وعده داده و فرموده است: " و سیکفیهم الله و هو السمیع العلیم " ( سوره بقره، آیه 137 ): خدا آنان را کافی است و او شنوای داناست. یعنی ما شر شیاطین و ساحران و کفار و منافقین را از تو دفع می کنیم، اما عائشه می خواهد قرآن را تکذیب کرده و بگوید خدا برای پیامبرش کافی نیست، و کلام مشرکین ظالم را که می گفتند پیامبر ساحر و مجنون است را بگوید، به همین دلیل عائشه ظالم و کافر بوده و اصلا به نبوت پیامبر اعتقاد نداشته است، چه اینکه مسلمان هرگز اعتقاد ندارد که پیامبرش سحر شده است، و عائشه با این دروغها به نصاری و یهودیان و ملحدین و دشمنان دین اسلام این فرصت را داده که به خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم طعنه زده و بگویند آنکه به پیامبر شما وحی می کرد خدا نبود، بلکه شیطانی از شیاطین به او وحی می کرد و او این دین جدید را آورد و این پیامبر، پیامبر راستگویی نیست!
سپس بگویند ببینید همسر این پیامبر اعتراف می کند که او سحر شده بود و شیطان بر او تسلط داشت!
بنابراین عائشه به این وسیله باب شک و طعنه را در نبوت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله باز کرده و بنابراین مطابق مبانی و موازین خود اهل خلاف، ظالم و بلکه ملحد محسوب می شود.
ابوبکر جصاص ( یکی از علماء اهل خلاف ) در کتابش معروف به احکام القرآن، ج 1 ص 60 بر کسانی که این روایات عائشه درباره سحر شدن پیامبر را قبول کرده اند اشکال می کند و می گوید:
آنان زشت تر و بزرگتر از عمل ساحر را هم جایز شمرده اند، و آن این است که پنداشته اند رسول خدا سحر شد و سحر در ایشان عمل کرد! تا آنجا که می گفت تصور می کنم چیزی را می گویم و انجام می دهم در حالی که نمی گویم و انجام نمی دهم. و اینگونه اخبار از جعلیات ملحدین است تا انسان های پست و فرومایه بگویند معجزات انبیاء علیهم السلام باطل بوده است.
بنابراین با تطبیق کلام ابوبکر جصاص بر عائشه که این روایات را جعل کرده است، می فهمیم که عائشه ملحد است و ملحد نیز در آتش است.
همچنین ابوبکر الاصم ( عالمی از علماء اهل خلاف ) در کتاب المجموع للنووی ج19 ص243 چنین می گوید:
حدیث سحر شدن پیامبر که اینجا روایت شده است متروک است، چون مستلزم قول کفار است که می گویند پیغمبر مسحور بود، و این مخالف نص صریح قرآن است چرا که خدای متعال در قرآن آنان را تکذیب کرده است.
بنابراین با تطبیق مبنای ابوبکر الاصم در این احادیثی که با قرآن تناقض دارند، همچنین با توجه به عدم وجود این احتمال که کسی این روایات را به دروغ به عائشه نسبت داده باشد، در می یابیم که عائشه ملحد و ظالم و کافر است چون به رسول خدا تهمت سحر شدن زده و با کلام کفار و مشرکین همسو شده است، بنابراین عائشه در آتش است.
برهان دوم:
رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها درباره بدزبانی عایشه به او هشدار داده بود، چون عایشه شخصی بدزبان و بسیار فحاش بوده و زنی بی ادب بود که بسيار توهین می کرد، صحیح مسلم ج 7 ص 5 را ببینید چگونه رسول خدا عایشه را نصیحت کرده و و از بدزبانی برحذرش می دارد و می فرماید: ای عایشه، فاحشه نباش، چرا که خدا فحش و تفحش را دوست ندارد.
اما با وجود تمام سفارش های پیغمبر به عایشه و تلاش های آن حضرت برای اصلاح شدن او، دم سگ صاف نشده ( کنایه از تاثیر ناپذیری ) و تلاش های رسول الله نتیجه ای نداشت. عایشه حتی زنان پیامبر را نیز سب می کرد،.........می بینید که می گویند اینها مادران المومنین را شب و روز سب می کنند، حال آنکه سخن ما تنها درباره عایشه و حفصه است.
پس چرا به خاطر سب عایشه و حفصه خائن که خدای متعال در قرآن ایشان را ذم نموده است بر ما ایراد می گیرند، اما به عائشه که همسران رسول الله را سب می نمود ایرادی نمی گیرند؟
بنگرید که چگونه عایشه، ام المومنین ام سلمه رضوان الله علیها را سب کرده است، پس چگونه درباره عایشه غیرت دارید، اما درباره ام سلمه غیرت ندارید؟
عائشه ام سلمه را سب می کرد، صفیه را سب می کرد، زینب بنت جحش و حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را سب می نمود، و به ماریه قبطیه سلام الله علیها تهمت فحشاء و زنا زد. چرا درباره این موارد غیرتی ندارید؟
چرا نمی گویید:
عائشه کافر است چون صحابه را سب نموده و در خصوص عثمان گفته که " نعثل را بکشید که کافر شده است " و عثمان را به پیر احمق تشبیه کرده است!
عائشه برادرش محمد بن ابی بکر را سب نموده است.
عائشه امیرالمومنین علی علیه السلام را سب کرده است.
الان اگر یک نفر بیاید و عائشه را به آنچه در خود اوست سب کند یا از او انتقاد نماید، تمام اینها علیه او قیام می کنند، این یک بام و دو هوا برای چیست؟
عائشه ام سلمه سلام الله علیها را را سب کرده و آیه قرآن نیز در اینباره نازل شده است. خدای متعال می فرماید:
{يا أيها الذين آمنوا لا يسخر قومٌ من قومٍ عسى أن يكونوا خيرًا منهم ولا نساءٌ من نساء عسى أن يكن خيرًا منهن ولا تلمزوا انفسكم ولا تنابزوا بالألقاب بئس الإسم الفسوق بعد الإيمان ومن لم يتب فأولئك هم الظالمون} (سورة الحجرات/آية 11)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را استهزا كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نه زنانى از زنان ديگر شايد آنان بهتر از اينان باشند، و يكديگر را مورد طعن و عيبجوئى قرار ندهيد، و با القاب زشت و ناپسند ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى بعد از ايمان نام كفر بگذاريد، و آنها كه توبه نكنند ظالم و ستمگرند.
تفسیر این آیه را در تفاسیر اهل خلاف مثل تفسیر واحدی، تفسیر نیشابوری و تفسیر قرطبی ببینید، بنگرید چه گفته اند؟
در تفسیر قرطبی آمده است:
مفسرین در تفسیر این آیه و شان نزولش گفته اند که این آیه درباره دو نفر از همسران رسول الله نازل شد که ام سلمه را مسخره می کردند، چون او لباسی سفید پوشیده بود و دو طرف آن را پشت سرش رها کرده بود که هنگام راه رفتن کشیده می شد، عائشه به حفصه گفت ببین چه چیزی پشت سرش می کشد که مثل زبان سگ است! این مسخره کردن این دو نفر بود. ( پایان کلام قرطبی )
از اینجا مشخص می شود که عائشه، ام سلمه – این بانوی جلیله طاهره را – به سگ تشبیه کرده است، والعیاذ بالله.
همچنین در سنن ابی داوود، ج 2 ص 450 آمده است عائشه اعتراف می کند که صفیه را سب کرده است. فحش عائشه کلمه زشتی بوده که حتی راوی نیز آن را تحمل ننموده و به دلیل زشتی سخن، حذفش کرده و به جای آن عبارت " کذا و کذا " گذاشته است. وقتی رسول الله صلی الله علیه و آله این سخن را شنید کلامی به این مضمون فرمودند:
این حرفت اگر با آب دریا مخلوط شود آلوده اش می کند، یعنی آب دریا برای تطهیر این کلمه کفایت نمی کند، و این کلمه باعث نجاست آب دریا خواهد شد! تصور کنید پس این چه کلمه ای بوده که عائشه به صفیه گفته بود!
روایت:
عائشه می گوید: به پیامبر گفتم از صفیه " آنقدر و آنقدر " تو را کافی است!
پیامبر فرمودند: کلامی گفتی که اگر با آب دریا مخلوط شود آلوده اش می کند.
سنن ابی داود، ج 2 ص 450
بنابراین عائشه بسیار بد زبان و فحاش بوده و غیبت حضرت ام سلمه را کرده و گفته بود که ایشان والعیاذبالله زبان سگ را می کشد، و آن کلام زشت را در خصوص صفیه گفته بود، و هر دو کارش را در غیاب آن دو نفر انجام داده بود و این از نظر اسلام غیبت محسوب می شود، بنابراین عائشه خلاف سخن خدای متعال که فرموده است {ولا يغتب بعضكم بعضًا أيحب أحدكم أن يأكل لحم أخيه ميتا فكرهتموه} رفتار نموده و گوشت دیگران را خورده است.
احمد بن حنبل در مسند احمد، ج 1 ص 257 روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند که در آتش نگاه کردند و قومی را دیدند که لاشه گندیده می خوردند، حضرت فرمودند اینها چه کسانی هستند ای جبرئیل؟ جبرئیل گفت کسانی هستند که گوشت دیگران را با غیبت کردن می خورند.
این روایت بیانگر این است که عائشه به دلیل غیبت کردن دیگران و طعنه به ایشان با زشت ترین و قبیح ترین الفاظ، به خدا سوگند که اکنون در آتش است و لاشه گندیده می خورد، در غیر این صورت اهل خلاف باید آنچه در صحاحشان آمده را دروغ بدانند، آنها ثابت کرده اند که عائشه غیبت می کرده و غیبت کننده گوشت برادرش را می خورد، و کسی که گوشت برادرش را بخورد، حسب روایات و احادیث خود آنها خدا او را در آتش خواهد انداخت تا لاشه گندیده بخورد، بنابراین ثابت شد که عائشه امروز در آتش است و لاشه گندیده می خورد.
برهان سوم:
خدای متعال وحی کرد و در آیه " وقرن في بيوتكن ولا تبرجن تبرج الجاهلية الأولى " دستور داد که همسران رسول الله در خانه بمانند و جز در ضرورت مانند خطر مرگ و مشابه آن از خانه هایشان خارج نشوند. اما عائشه از خانه اش بیرون آمد و علیه امام زمانش، حجت خدا بر خلایق خروج کرد و دیگران را به کشتن ایشان دعوت کرد و برای قتل حضرت جائزه قرار داد، و موجب ریختن خون دیگران شد و از خانه ا شبا وجود هشدار رسول الله خارج شد. چنانچه در ارشاد القلوب دیلمی و کشف الیقین علامه حلی از حجة التفضیل ابن اثیر روایت شده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله با همسرانشان نشسته بودند و به ایشان هشدار داده و فرمودند پس از من واجب است که در خانه خویش بمانید چرا که خدا چنین دستوری به شما داده است، و مبادا بر جانشین من علی بن ابیطالب خروج کنید.
سپس عائشه – چنانچه در روایات آمده است – گفت:
ای رسول خدا، ما هرگز با دستورات شما مخالفت نکردیم، حضرت به او فرمودند:
بله ای حمیرا، تو با دستورات من شدیدا مخالفت کرده ای، و به خدا سوگند با این سخنم مخالفت خواهی کرد و با زینتت در حالی که گروهی از مردم احمق دورت را گرفته اند از خانه ات بیرون خواهی آمد.
شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا از امام رضا علیه السلام از اجدادشان از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده که ایشان درباره شب معراج و اهل عذاب فرمودند: زنی را در تنوری از آتش از پا آویزان دیدم، سپس حضرت فرمودند: آن زنی که از پاهایش آویزان بود بدون اجازه همسرش از خانه بیرون می آمد.
و نزد ما ثابت شده است که عائشه با امر رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالفت کرده و بدون اجازه همسرش از خانه اش خارج شده است، بنابراین او امروز از پاهاش در آتش آویزان است.
همچنین رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند زنی راد یدم که گوشت بدنش را می خورد و آتش از زیر او شعله می کشید. سپس فرمودند آنکه گوشت بدنش را می خورد، کسی بود که بدنش را برای مردم تزیین می کرد.
نزد ما ثابت شده است که عائشه با زینت خویش خروج کرد، لذا این حدیث را بر عمل عائشه تطبیق دهید تا بدانید عائشه امروز در آتش است و گوشت بدنش را می خورد، و سرور زنان اهل آتش است.